بررسی ابعاد هویتی و مفهومی پدیده نوجوانی در گفتاری از علی‌اصغر سیدآبادی؛
درست در زمان‌هایی که اقتصادهای دیگر دچار مشکل شدند - حتی در دورۀ کرونا که خیلی از اقتصادها دچار مشکل شدند - حوزۀ سرگرمی نه‌تنها دچار مشکل نشد، بلکه محصولات جدیدی ارائه داد. بخش بزرگی از خریداران این بازار، نوجوانان هستند.

گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ علی‌اصغر سیدآبادی، نویسنده کودک و نوجوان و پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان ایرانی است که تا امروز حدود شصت کتاب از او منتشر شده است. حوزۀ تخصص سیدآبادی مباحث نظری ادبیات کودک و نوجوان و البته تألیف داستان و شعر برای همین رده سنی است. او در سال ۱۳۹۷ به‌عنوان یکی از کاندیداهای ایرانی برای دریافت جایزه آسترید لینگرن معرفی شد. او در این گفتار از پیمایش‌های انجام شده راجع به تغییر وضعیت هویتی نوجوانان نسل جدید و آینده آنها در جامعه ایرانی می‌گوید.

 

نوجوانی چیست؟

نوجوانی مفهومی است که ابعاد و زوایای مختلفی درون خود دارد، ازجمله ابعاد روانی و مادی که همه‌شان به جای خود قابل‌توجه هستند. فراهم‌کردن یک حوزه خصوصی و یا خلوت برای نوجوانان بسیار دشوار است. البته بخش بزرگی از نوجوانان ساکن در شهر به علت برخورداری از نعمت پدر و مادر بیشتر این فضای خصوصی را دارند. معمولاً زمانی که از نوجوان صحبت می‌شود، تصور می‎کنیم که این نوجوان یک اتاق دارد. به نظر من یک نابرابری در نگاه به نوجوان وجود دارد. اما پیش از این پرداخت‌ها باید به این پرسش پاسخ دهیم: نوجوانی چیست؟

نوجوانی تلاش نظری و مفهوم‌سازی ما بزرگ‌سالان برای فهم نوجوان است. در واقع نوجوانی را ما می‌سازیم.

نوجوانی تلاش نظری و مفهوم‌سازی ما بزرگ‌سالان برای فهم نوجوان است. در واقع نوجوانی را ما می‌سازیم. ما چطور نوجوانی را می‌‎سازیم؟ گاهی یک قالب برای نوجوانی می‎سازیم و اصرار می‌کنیم که نوجوانی باید این‌گونه باشد؛ این قالب می‌تواند قالب علمی باشد. ما بزرگ‌سالان معتقدیم که نوجوان یک ویژگی‌هایی دارد، پس یک قالب می‌گذاریم و می‎گوییم اگر کسی متفاوت بود، حتماً نوجوان نیست. گاهی اوقات این قالب می‌تواند سیاستی باشد و یک نظام سیاسی بگوید نوجوانان باید در این چهارچوب باشد. به‌هرحال، نوجوانی مفهومی است که توسط بزرگ‌سالان ساخته می‌شود.

نوجوانان معمولاً خودشان را با کلمۀ نوجوان تعریف نمی‌کنند، بلکه با هویت‌های دیگری می‌شناسند. همین زاویه نگاه در بزرگ‌سالان نیز وجود دارد. از دید بزرگ‌سالان چند نوع نگاه به نوجوانان وجود دارد: یک نگاه، تقویمی است. در این نگاه نوجوان کسی است که در یک بازه سنی حضور داشته باشد. این مرسوم‌ترین نوع نگاه است که در اسناد بین‌المللی هم کاربرد دارد؛ مثلاً در اسناد حقوق بین‌الملل زمانی که می‌خواهند حقی به نوجوان بدهند یا تکلیفی بر عهدۀ آن‎ها بگذارند، از سن تقویمی استفاده می‌کنند.

 

هورمون‌هایی که باید مهار شوند

در یک نگاه دیگر، نوجوان به‌مثابه سرکشی است که باید رام شود. باورمندان به این تعریف از نوجوان، معتقدند که باید با اعمال سیاست، قانون، قدرت و رشوه، نوجوان سرکش را تغییر دهند. مدرسه، حکومت و نهادهایی که قدرت این‌چنینی دارند، سعی می‌کنند با اعمال قدرت، وضعیت این بازه سنی را تغییر دهند و به مدل مطلوبشان نزدیک کنند. خانوادۀ ایرانی هم در گذشته با همین روش سعی در رام کردن نوجوان داشت. با گذشت زمان، قدرت کنترل در خانواده کم‌رنگ‌تر شد. پس خانواده سعی می‎کند با زور، اگر نشد با رشوه و در نهایت با ترکیب این دو بالاخره نوجوان را رام کند.

خانواده سعی می‎کند با زور، اگر نشد با رشوه و در نهایت با ترکیب این دو بالاخره نوجوان را رام کند.

یک نگاه دیگر، نوجوان را به‌مثابه اجتماع هورمون‎ها می‎بیند. اینجا یک نگاه بیولوژیک به کالبد نوجوان وجود دارد و صاحب این نگاه معتقد است که در این سن هورمون‌ها فعال‌ترند و اجتماع آن‌ها اختلالاتی را به وجود می‎آورد که اگر شدید باشد با دارو درمان می‎شود، اما اگر شدید نباشد، باید آن را با صبر و حوصله برطر‌ف کرد. در نسبت و ارتباط با نگاه بیولوژیکی، نگاه روان‌شناسی به کودک و نوجوان مطرح است. نوجوانی به‌مثابه سوژه روان‌شناسی یا نوجوانی به‌مثابه فرد انتزاعی بررسی می‌شود. سن نوجوانی در روان‌شناسی متغیر می‌شود؛ ممکن است فردی در یازده‌سالگی به این ویژگی‌ها برسد، اما فرد دیگری در دوازده‌سالگی به آن برسد. خلاصه اینکه نگاه روان‌شناسی، نوجوان را در ارتباط با جامعه و عضوی از جامعه نمی‌‎نگرد، بلکه آن را به‌عنوان یک عضو انتزاعی و منفرد می‌‎بیند. البته در روان‌شناسی هم نگاه‌های رادیکالی وجود دارد که به طور مثال نوجوان را تنها به‌مثابه یک سوژۀ اجتماعی می‌بیند.

در اواخر دولت قبل پژوهشی با همکاری یونیسف تحت عنوان اینترنت و کودکان در ایران انجام شد. طبق این پژوهش، همچنان خانواده مهم‌ترین پناهگاه نوجوان است. شاید این نتیجه به نظر برخی والدین امروزی عجیب باشد. من هم در جایگاه والد چنین تصوری ندارم، اما وقتی از بچه‌ها سؤال می‌شود که وقتی گرفتار هستی، دوست داری با چه کسی صحبت کنی و او در ابتدا به خانواده اشاره می‌کند، مهر تأییدی بر این نتیجه است. نوجوان در مرحله بعد به دوست و معلم تمایل نشان می‌دهد و این نکته بسیار مهمی است که در شناخت ویژگی‌های هویت نوجوانی باید به آن توجه داشت.

 

ماهیت نوجوانی و نگاه بازار محور

در نگاه بعدی، نوجوانی به‌مثابه برساخته اجتماعی تلقی می‌‎شود که این نگاه تقریباً در مقابل نگاه روان‌شناسان است. نگاه روان‌شناسی، نوجوان را فردی و انتزاعی بررسی می‌کند، اما نگاه جامعه‌شناسی او را به‌مثابه عضوی از اجتماع در نظر می‌گیرد. در نگاه‌های رادیکال جامعه‌شناسی، نوجوان به‌مثابه یک فرد، اختیاری از خود ندارد، بلکه او امری برساختۀ اجتماع است. در واقع، نوجوان را یک جور محصول اجتماعی می‌دانند که پایدار نیست و شرایط اجتماعی دوباره او را تغییر می‎دهد. تاریخ نوجوانی در جامعه‌شناسی معتقد است نوجوان یک پدیده جدید است، پدیده‌ای که با طولانی‌تر شدن کودکی به وجود آمده و احتمال اینکه از بین برود نیز وجود دارد. مثل هر برساخته اجتماعی دیگری، نوجوانی هم موکول به یک شرایط اجتماعی است که با تغییر شرایط می‌‎تواند تغییر کند. در دوره‌های جدید نگاه‌های دیگری هم هست که ممکن است تحت پوشش عنوان‌های دیگری نام‌گذاری شود. اما از بیرون که نگاه می‌کنیم، نوجوانی را به‌مثابه بازار محصولات صنعت سرگرمی می‌بینیم. به نظر من این فضای ذهنی غالب بزرگ‌سالان در نگاه به نوجوانی است.

تاریخ نوجوانی در جامعه‌شناسی معتقد است نوجوان یک پدیده جدید است، پدیده‌ای که با طولانی‌تر شدن کودکی به وجود آمده و احتمال اینکه از بین برود نیز وجود دارد.

در واقع بزرگ‌سالان از همه ابزارهای شناختی که سایر علوم و تجمع‌های بزرگ‌سالی تولید کرده‌اند، برای تأمین مقاصدشان استفاده می‌کنند. آن‌ها به این وسیله نوجوان را به‌مثابه بازاری برای ارائه محصولات سرگرمی‌شان تعریف می‌کنند و تا حدود زیادی هم به نظرم موفق بوده‌اند. صنعت سرگرمی در سالیان اخیر یکی از بزرگ‌ترین گردش‌های مالی در دنیا را دارد. درست در زمان‌هایی که اقتصادهای دیگر دچار مشکل شدند - حتی در دوره کرونا که خیلی از اقتصادها دچار مشکل شدند - حوزه سرگرمی نه‌تنها دچار مشکل نشد، بلکه محصولات جدیدی ارائه داد. بخش بزرگی از خریداران این بازار، نوجوانان هستند.

اتفاق دیگری که در صنعت سرگرمی خودنمایی می‌کند، فرهنگ و یکسان‌سازی است. اگر به کشورهای مختلفی سفر کرده باشید، مشاهده می‌کنید که نوجوانان در فروشگاه‌هایی رفت‌وآمد دارند؛ یا در بستر محصولات دیجیتال، در فاصله کمی یک محصول در همه نقاط دنیا ترند می‌‎شود و به دست نوجوان‌ها می‌رسد.

 

نوجوان؛ نماینده دنیای مدرن

نگاه دیگر به ماهیت یا هویت نوجوان و نوجوانی، به‌مثابه نمایندۀ دنیای جدید است؛ به این معنا که نوجوانان هرچه را بپسندند، راهی به دنیای جدید و مدرن‌شدن می‌دانند. این نگاه تصور یکپارچه‌ای از نوجوانان دارد. مهم‌ترین ویژگی این نگاه این است که نگاه انتقادی به آن وجود ندارد. زمانی که گفته می‌‌‎شود نوجوانی به‌مثابه بازار است، می‌توان وضعیت مثبت و منفی آن را در کنار هم دید؛ اما در نگاه نوجوان به‌مثابه نماینده دنیای نو، نقدها و زوایای گوناگون دیده نمی‌‎شود.

یک نگاه دیگر، نگاه نوجوانی همچون محصول است. در این نگاه بر سر اینکه سازنده این محصول چه کسی باشد، بین سیاست، رسانه، خانواده و آموزش‌وپرورش رقابت وجود دارد. در حال حاضر اگر نوجوان را یک محصول ببینیم، این محصول بیشتر ساخته رسانه است و حقیقتاً آموزش‌وپرورش در این راه بسیار ناموفق عمل کرده است.

نگاه دیگر، نوجوانی به‌مثابه کیفیت است. در این نگاه، نوجوانی با کیفیت‌هایی تعریف می‌‎شود و به سن هم ربطی ندارد. نوجوان و نوجوانی اگر واجد ویژگی‌های منحصربه‌فردی باشد، نوجوان به‌حساب می‌آید، و گرنه آنها نوجوان نیستند!

 

نوجوان امروز و زیستن با هویت‌های چندبعدی

یکی از مهم‌ترین مصادیق نوجوانانی که تفاوت‌های مهمی با همتایان خود داشته و همچنان دارند، دهه شصتی‌ها هستند؛ نوجوانان دیروزی که در همه ابعاد با سایر نسل‌ها متفاوت بودند. به طور مثال، آمار آن‌ها در مسئله بیکاری درّه و در حجم جمعیت، قله است! در دهه شصت حاکمیت و مدرسه سرکشی دوره نوجوانی را با اعمال قدرت مهار کرد و نتیجه آن، افزایش سرکشی در نوجوان این نسل شد.

اما به نظر من، امروز نوجوانیِ جدیدی در حال ظهور است. در حال حاضر ما با یک وضعیت ویژه‌ای روبه‌رو هستیم. در گذشته با وجود اینکه نوجوان در خانه و مدرسه سرکش بود، امکان ارتباط و دیالوگ با او وجود داشت و شناخت ما از نوجوان هم بی‌واسطه بود. امروز نوجوان ما در وضعیتی است که تنها جسم او در جمع حاضر است، زیرا امکانی برایش فراهم شده که هم‌زمان با هویت‌های متنوع زندگی کند. این پدیده با وجود آنکه نوجوان را از چشم ما پنهان کرده، هم‌زمان او را بیش از پیش تحت سلطه بخشی از بزرگ‌سالان قرار داده است. در گذشته برای آنکه بدانند نوجوان به چه چیزهایی علاقه دارد، باید پژوهش‌های پرهزینه‌ای انجام می‌‎دادند اما امروز با اطلاعاتی که در اختیار شرکت‌های بزرگ قرار دارد، به‌راحتی ذائقه نوجوان را تشخیص می‌دهند.

در حال حاضر اگر نوجوان را یک محصول ببینیم، این محصول بیشتر ساختۀ رسانه است و حقیقتاً آموزش‌وپرورش در این راه بسیار ناموفق عمل کرده است.

در آمریکا از صد سال قبل در رابطه با کودک و نوجوان پیمایش می‌کنند. پژوهش‌هایی پیرامون موضوع میزان میل به ناهنجاری در نسل دیجیتال انجام شده است. بررسی‌های انجام‌شده نشان می‌دهد که مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی، روابط ناهنجار و یا روابط نامتعارف در بین نوجوانان نسل دیجیتال نسبت به نسل قبل کمتر شده است. در نسل دیجیتال، دوستی با محیط‌‌ زیست بیشتر شده است. البته این نکته قابل‌ذکر است که این نتایج مربوط به بررسی نمونه‌های کشورهای خارجی است و ممکن است در ایران به دلیل اینکه نوجوانان در یک محیط بسته به سر می‌بردند، وضعیت تا حدودی متفاوت باشد. به‌هرحال، جامعه با جامعه متفاوت است؛ با وجود این من فکر می‎کنم که ما شاهد بروز نوجوانی جدیدی در ایران هستیم. نسل جدید، نسل موبایلی است.

 

نوجوانی و فصل زیستن با فلسفۀ دلقک‌ها

در یکی از پیمایش‌هایی اخیراً مطالعه می‌کردم، ۹/۶۸ درصد از نوجوانان دسترسی به تلفن شخصی دارند و ۷۴درصد آنها از اینترنت همراه استفاده می‌کنند. حتی اگر برخی از آنان تلفن شخصی نداشته باشند، با وسایل خانواده به اینترنت دسترسی پیدا می‌کنند. در واقع، ۲۶ درصد از نوجوانان به اینترنت دسترسی ندارند و این مسئله باعث ایجاد شکاف در دانش می‌‎شود که باید برای آن فکری کرد. نکته جالب این است که استفاده دختران از اینترنت بیشتر از پسران است و استفاده رده سنی نوجوان از اینترنت، بیشتر از سایر رده‌های سنی است. در این دوره جدید نوجوانی، نوجوان هم‌زمان می‌تواند درحالی‌که جلو چشم ماست، از نظر ما پنهان باشد. ویژگی نوجوان امروز این است که هم‌زمان در دنیاهای موازی می‌تواند سیر کند. ویژگی دیگر این نسل هم این است که تنوع زیادی در دنیای خود دارند.

در دهه شصت حاکمیت و مدرسه سرکشی دورۀ نوجوانی را با اعمال قدرت مهار کرد و نتیجۀ آن، افزایش سرکشی در نوجوان این نسل شد.

در مطالعات جهانی، امروز نوجوان با چند ویژگی معرفی می‌شود که از جمله موسیقی، فوتبال و مد از شاخص‌های مهم نوجوانی است. مطالعات انجام‌شده به این معنا نیست که همه نوجوانان به یک نوع فوتبال یا یک نوع موسیقی علاقه دارند، بلکه به شاخه‎های متنوع آن علاقه‌مندند. بخشی از این تنوع، انتخابی است که در اثر سبک زندگی، علاقه‌ها و سلیقه‌های فردی مشخص می‌شود و بخش دیگری از آن اجباری است. به طور مثال، زمانی که ۲۶ درصد از نوجوانان به تلفن همراه و یا اینترنت دسترسی ندارند، سبک نگاهشان به زندگی متفاوت خواهد بود.

یک افکارسنجی در سال ۱۳۵۴ شمسی صورت گرفته که سؤال‌های آن در سال‌های بعد از انقلاب هم تکرار شده است. یکی از آن سؤال‌ها این بود: نظام تصمیم‌گیری در خانواده ایرانی به چه صورت است؟ در سال ۱۳۵۴، خانواده ایرانی خانواده‌ای مردسالار بود و بیش از ۷۵ درصد تصمیم‌های زندگی را مرد به‌تنهایی می‌گرفت. امروز در ۳۵ درصد از خانواده‌ها کماکان اغلب تصمیم‌های مهم را مرد به‌تنهایی می‌گیرد، اما اکثریت خانواده‌ها مدنی و دموکراتیک شده‌اند. من از مقایسه این‎ها استنباط کردم که کودکان و نوجوانان هم امروز در خانه بیشتر شنیده می‌‎شوند.

 

«خانه» در صدر بهترین آغوش‌ها

در پیمایش جدیدی با موضوع اینترنت، سؤالی با عنوان «در خانه به حرف من گوش می‌کنند» مطرح شده است. ۱۰ درصد از نوجوانان گفتند در خانه اصلاً به حرف آن‌ها گوش نمی‌کنند. ۲۶ درصد گفتند در خانه کم به حرف آن‌ها گوش می‌کنند. ۳۶ درصد گفتند در خانه زیاد به حرف آن‌ها گوش می‌‎کنند و در نهایت ۷/۲۸ درصد گفتند در خانه خیلی زیاد به حرف آن‌ها گوش می‌کنند. به‌این‌ترتیب، ۷/۶۴ درصد از نوجوانان ایرانی معتقدند که در خانه زیاد و خیلی زیاد به حرف آن‌ها گوش داده می‌‎شود. سؤال بعدی در این پیمایش این است: آیا در خانه دوست دارند تو موفق باشی؟ ۲/۲ درصد گفتند خیر، خانواده هیچ علاقه‌ای ندارد که موفق شوم. ۹/۴ درصد گفتند خانواده خیلی کم دوست دارد موفق باشم. ۱۶ درصد گفتند خانواده زیاد دوست دارد موفق باشم و ۳/۷۶ گفتند خانواده خیلی زیاد دوست دارد موفق باشم. سؤال بعدی سؤال خیلی مهم‌تری است: آیا در خانه احساس آرامش دارید؟ ۶/۴ درصد گفتند در خانه هیچ احساس آرامشی نداریم. ۱/۱۰ درصد گفتند در خانه خیلی کم احساس آرامش داریم. ۴/۲۸ درصد گفتند در خانه زیاد احساس آرامش داریم. ۵۷ درصد گفتند در خانه خیلی زیاد احساس آرامش داریم.

یکی دیگر از سؤال‌هایی که در این پیمایش مطرح شده این است: اگر مشکلی برایتان پیش بیاید با چه کسی درد دل می‌کنید؟ ۷/۵۰ درصد از نوجوانان جواب دادند خانواده! پس در واقع هنوز نهاد خانواده بالاترین موقعیت را دارد. از نظر بنده، یک بخش از آن به این علت است که خانواده روش خود را تغییر داده است. چالش‌های بین بزرگ‌سالان و نوجوانان تنها از طریق گفت‌وگو قابل حل است. گفت‌وگوی مستقیم معمولاً سخت است و ممکن است به تنش بیشتری بینجامد اما ادبیات و هنر محمل حل این تنش است؛ به طور مثال؛ رمان‌های نوجوانان که غالباً در رابطه با همین تنش‌ها هستند. ادبیات نوجوان محملی برای گفت‌وگوی نسلی است. ادبیاتی که خود نوجوانان می‌توانند تولید کنند، بازتاب صدای نسل آنهاست. با توجه به اینکه در سه الی چهار سال گذشته هرچه دربارۀ ایران می‎شنویم بازتاب‎های منفی است، مسائل امیدوارکننده‎ای را که در دل خانواده‎های ما اتفاق افتاده است، نمی‎بینیم. جامعۀ ایرانی در نسبت با نوجوان و همچنین در نسبت با زنان تغییر زیادی کرده است. البته در بحث نوجوان تفاوت معناداری بین دختر و پسر می‎بینیم. امروز دختران نوجوان به اندازۀ پسران در خانه احساس آرامش ندارند.

در کتاب «فلسفۀ کائن‌ها و فلسفۀ دلقک‌ها» گفته می‌‎شود که دو فلسفۀ عمده کائن‌ها و دلقک‌ها در حوزه فکر و فرهنگ وجود دارد. فلسفه کائن‌ها حفظ نظم موجود است، اما در فلسفۀ دلقک‌ها اصلاً بنیادی وجود ندارد و این فلسفه زیروروکنندۀ نظم است. نوجوانی در واقع یک جور زیستن با فلسفه دلقک‌‎هاست. حتی کسانی که با فلسفه کائن‌ها زندگی می‎‌‌‌‌‌‌کنند، به نگاه انسان‌های پیرو از فلسفه دلقک‌ها احتیاج دارند. فلسفه دلقک‌ها اصلاح‌کننده فلسفۀ کائن‌هاست؛ حتی زمانی که اشتباه نمی‌کنیم هم مدام به ما یادآوری می‌کند که باید در شیوه خود بازنگری داشته باشیم.

/ انتهای پیام / 

ارسال نظر
captcha